کشف های قرارمان

خاطرات و تجربه های عهدهای یک خانواده ی دوستدار پاکی و زیبایی
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

بی اختیار، بی تأمّل، بی درنگ

29 فروردین 1394 توسط گلشن

بی اختیار، بی تأمّل، بی درنگ

التماس را می دانی؟

آنچنان که از خدایت التماس می کنی که فنایش باشی،

التماست می کنم،

بیا،

بیا که بلندم کنی.

دیگر نگو برخیزم،

خودت دیدی چند بار زمین خوردم.

توانم نیست، زور که نیست، زورم نیست؛

بی اختیار، بی تأمّل، بی درنگ.

برخاستم، دیدی، گفت: بخواب، مهم نیست، بخواب

و من، چه کرده باشم، خوب است؟

خوابیدم.

گفت: بگو، مهم نیست، بگو

و من، گفتم.

گفت: بشین، حرام نیست، مکروه هم باشد، مهم نیست

و من، نشستم.

گفت: ببین، دیگر تو را راه بالا رفتن ها نیست، ببین، سخت نگیر، عادت کن، تو همینی، همین بخور، بخواب، وقت گذران و حفظ ظاهر دین؛

یک خمسی، یک فاطمیه ای، یک محرمی، یک نیمه شعبانی، یک نمازی، یک روزه ای، یک صلواتی، یک دعای کمیلی، یک ندبه ای، یک قرآنی،…

و من گوش به حرفش دادم

که  بی اختیار شدم، بی تأمّل، بی درنگ

و یادم رفت هدی للمتقین را.

نه،

نیا،

خجالتم می گیرد،

زمان بده یا صاحب زمان،

نیا،

کمی دیرتر، بیا.

می خواهم برخیزم؛

آری یک بار دیگر،

باید این بار او به حرف من، گوش کند:

نخوابد، نگوید، ننشیند، نبیند.

حال بیا، هر چه زودتر، بهتر؛
بیا، نه برای این که بلندم کنی، بلکه برای اینکه پروازم دهی تا من هم التماس کنم فنایش باشم .

 

 2 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6

کشف های قرارمان

به نام او که زیباترین و پاک ترین است اینجا ذکر مواردی از تجربه ها، موارد جدید، جالب و فایده داره عهدبستن های یک خانواده ی دوستدار پاکی و زیبایی است.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس